نیکاننیکان، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

نیکان همه زندگی من

بدون عنوان

نیکان و برف... امسال خدای مهربون تا حالا برامون دوبار برف فرستاده اولش دیدن برف برات عجیب بود و یه کم می ترسیدی صبح روز چهار شنیه 11 دیماه که برف اومد با هم رفتیم بیرون برفا که به شیشه ماشین می خورد می ترسیدی و می گفتی بگو برف نیاد نمیخوام برف بیاد .ولی کم کم خوشت اومد. دو روز بعدش رفتیم باغ و اونجا تا تونستی برف بازی کردی و حالش رو بردی.همش دوست داشتی بیرون باشی و حاضر نیودی یه لحظه بیای تو ساختمون تا یه خورده گرم بشی.خلاصه روز خوبی بود و به تو هم حسابی خوش گذشت.اینم چند تا عکس که به سختی ازت گرفتیم. خدایا به خاطر نعمتهایت به خاطر مهربانیت به خاطر این گل زیبا این هدیه آسمونی که  به من هدیه دادی به خاطر همه چیز شکرت.خدایا د...
25 دی 1392

بدون عنوان

برای تنها عشق زندگیم نیکانم دلم می خواد تک تک لحظه های زندگی تو رو ثبت کنم.تک تک لحظه های با تو بودن که با ارزش ترین دارایی زندگی مامانی هست. دلم میخواد لحظه ای که من رو بغل میکنی و میگی مامانی دوستت دارم تو تاریخ حک بشه همونطور که توی قلب من حک شده.ولی افسوس که نمیشه این همه مهربونی و شیرین زبونی رو ثبت کرد و به قول خاله پرپر این لحظه ها رو فقط باید تو ذهنمون ثبت کنیم. وقتی برام حرف میزنی دوست دارم زبونت رو بوسه بارون کنم بس که شیرین و خوشمزه حرف میزنی مثله همه بچه ها به عقب میگی عبق به تبلیغ میگی تلبیغ خرطوم فیل میشه خرموط و.... شبا وقتی میخوایم بخوابیم میریم تو بغل هم و کلی از خودمون عش در وکنیم.بهت میگم تو عشمی تو هم میگی تو ...
25 دی 1392
1